کد مطلب:369927 پنج شنبه 19 اسفند 1395 آمار بازدید:1321

6- اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِکَ نِیَّتِی ، وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَکَ یَقِینِی ، وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِکَ مَا فَسَدَ مِنِّی .
 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

این سه جمله از دعای ((مكارم الاخلاق )) به خواست خدا موضوع سخنرانی امروز است . پیش از ترجمه و تفسیر جمله اول لازم است درباره دو كلمه كه در این عبارت آمده توضیح مختصری داده شود: یكی كلمه ((وفر)) و آن دگر كلمه ((لطف )). بعضی از افعال در لغت عرب هم به معنای لازم به كار برده می شود و هم به معنای متعدی ، از آن جمله ، فعل ((وفر)) است . گاهی می گویند ((وفر الشی ء)) یعنی ((تم و كمل )): فلان چیز به حد كمال و تمام خود رسید، و گاهی می گویند ((وفر ته )) ای ((اتممته و اكملته ))، یعنی فلان چیز را تتمیم و تكمیل نمودم . این كلمه در دعای حضرت سجاد (ع) به معنای متعدی آمده و امام از پیشگاه الهی درخواست می نماید كه : پروردگارا! نیت مرا به لطف خود تام و كامل بفرما. در اینجا باید متوجه بود كه نیت از جهات مختلف و ابعاد گوناگون قابل بحث است و می تواند در هر بعدی درجات و مراتبی داشته باشد. به خواست خداوند، در این سخنرانی پاره ای از آنها توضیح داده می شود.

اما كلمه ((وفر)) به معنایی دیگر هم آمده است و آن معنی ((صیانت و محافظت )) است . در كتب لغت ، اغلب لغویین ، مثالی برای این معنی آورده اند، می گویند ((وفر عرضه )): فلانی عرض و آبرو و شرف او را از خطر، مصون و محفوظ داشت و حراست نمود. در اینجا كه امام سجاد (ع) كلمه ((وقر)) را آورده و از خداوند درخواست عنایت نموده ، ممكن است مراد امام تكمیل و تتمیم نیت باشد چنانكه ممكن است مراد حضرتش حفاظت و صیانت نیت باشد. اما در این بحث مسلئه تتمیم و تكمیل ، مورد گفتگو و بررسی قرار می گیرد. كلمه ((لطف )) هم كه در این جمله دعا آمده ، دارای دو معنای متناسب است : یكی معنای ((رفق و مدارا)) و آن دیگر، معنای ((رقیق و دقیق )) است . امام (ع) گویی می خواهد در پیشگاه الهی عرض كند: پروردگار! عنایت بفرما و نیت مرا تتمیم و تكمیل بنما، اما با رفق و مدارا، نه اینكه مرا در مضیقه و رنج قرار دهی . یك معنای دگرش این است : پروردگارا! نیت مرا كامل گردان ، یعنی با یك تصرف صحیح و دقیق و پنهانی در وجود من آن هدف مقدس یعنی تتمیم و تكمیل نیت را تعلیم بنما و به من عطا بفرما. اولین نشانه تكمیل و تتمیم نیت ، آن حالت مقدس خلوص و پاكی است كه در ضمیر یك مرد الهی به وجود می آید، هر قدر آن نیت خالصتر باشد از كمال بیشتر برخوردار و مستفید است . به شرحی كه در گذشته توضیح داده شد، یك فرد مسلمان اگر به قصد قربت و به منظور اطاعت از امر باری تعالی نماز بخواند اما انگیزه باطنی او در این عمل آن باشد كه به وعده الهی دست یابد و در بهشتی كه خداوند در قرآن خبر داده و به مؤ منین وعده فرموده است برسد یا آنكه از عذاب شدید قیامت رهایی یابد، عمل او برای خدا و به منظور اطاعت از او انجام می شود اما محرك او در نماز نیل به رحمت یا مصون ماندن از عذاب دوزخ است . اینچنین نیت و این عبادت در درگاه الهی و در شرع مقدس صحیح است ، اما نیت كامل و تمام نیست ، زیرا این انسان با ایمان در باطن خود نیل به رحمت و ترس از عذاب را در نظر دارد و عبادت می كند. اما نیت تام و كامل ، آن نیتی است كه به هیچ وجه خود را اسیر مسائل معنوی ثواب و عقاب ننماید بلكه خدا را فقط و فقط برای شكرگزاری عبادت كند و ادای وظیفه بندگی در مقابل خدا، یعنی خدا را برای خدا عبادت كند نه آنكه خدا را برای نیل به ثواب و یا مصون ماندن از عذاب و نقمت عبادت كند. این معنایی كه در ذهن مردان عالی مقام همانند امیرالمؤ منین ، حضرت حسین (ع)، و امام صادق بوده ، كه سه روایت از آنان در این باره قبلا ذكر شد، در علی بن الحسین (ع) هم نیت مقدس به همین معنی وجود داشته و به احترام خدا، خدا را عبادت می كند. در حدیث ، از حضرت علی بن الحسین علیهماالسلام آمده است كه آن حضرت می فرمود: میل ندارم خدا را برای مقصود و منظور منفعت و نیل به بهشت سعادت بندگی كنم ، همچنین میل ندارم خدا را از ترس عذاب و عقاب ذات اقدس الهی عبادت كنم تا مانند بردگان باشم . در این موقع ،

قیل فلم تعبده ؟

به آن حضرت عرض شد: پس شما خدا را به چه انگیزه ای عبادت می كنید؟

قال : لما هو اهله بایادیه علی و انعامه (118)

من خدا را برای اینكه او سزاوار و شایسته بندگی و پرستش است عبادت می كنم ، برای نعمتهایی كه به من داده و مرا مشمول فیضهای گوناگون خود فرموده است . عبادتی اینچنین : بهترین و عالی ترین عبادات است و نیت عبادت به این كیفیت نیت كامل و تمام است ، همان نیتی كه امام سجاد از خدا خواسته و گفته است :

به لطف خود و به رافت و رحمت خود نیت مرا تتمیم و تكمیل بفرما. یكی دیگر از آثار تمامیت و كمال نیت این است كه افراد با ایمان تمنای همكاری و همیاری با مجاهدین راه خدا را و همچنین تمنی و همیاری با نیكوكاران را در ضمیر داشته باشند ولی بر اثر ناتوانی یا بیماری نتوانند عمل آنان را یاری نمایند. چنین نیت مقدسی صاحبش را از پاداش الهی بهره مند می سازد و بدون اینكه تحمل رنج و زحمتی كرده باشد از اجر باری تعالی برخوردار می گردد. در این باره روایات بسیاری از رسول اكرم و ائمه معصومین علیهم السلام رسیده است كه در اینجا به پاره ای از آنها اشاره می شود:

عن النبی صلی الله علیه و آله قال : تركنا فی المدینه اقواما لانقصد وادیا و لانصعد صعودا و لا نهبط هبوطا الا كانوا معنا قالوا: كیف یكونون معنا و لم یشهدوا؟ قال : نیاتهم (119)

رسول اكرم فرمود: ما در مدینه كسانی را ترك گفته ایم ، هم اكنون هیچ وادیی را نمی پیماییم و از هیچ بلندی بالا نمی رویم و از هیچ پستی پایین نمی رویم الا آنكه آنان با ما هستند. عرض شد یا رسول الله : چگونه با ما هستند با آنكه حضور ندارند؟ فرمود: به نیتهایی كه در دل آنان است ما را همراهی می كنند. فرمود آنان با نیتهای خود با ما هستند، یعنی در منزل مریضند ولی در نیت خود آرزومندند كه با ما باشند و خداوند اجری نظیر پاداشی كه به مجاهدین همراه یكدیگر عنایت می نماید به آنان عطا می فرماید.

علی (ع) می فرماید:

لما اظفره الله باصحاب الجمل و قد قال له بعض اصحابه : وددت ان اخی فلانا كان شاهدنا ما نصرك به اعدائك . فقال له علیه السلام : اءهوی اخیك معنا؟ فقال : نعم . قال : فقد شهدنا و لقد شهدنا فی عسكرنا هذا اقوام فی اصلاب الرجال و ارحام النساء سیرعف بهم الزمان و یقوی بهم الایمان (120)

پس از آنكه خداوند علی (ع) را بر اصحاب جمل پیروز نمود، یكی از دوستان و اصحاب آن حضرت گفت : دوست داشتم كه فلان برادرم در اینجا می بود و ناظر پیروزی شما و یاری خداوند به شما می شد. حضرت در پاسخ فرمود: آیا دوست تو به ما متمایل است و نیت پیروزی ما را دارد؟ گفت : بلی . حضرت فرمود: او با این نیتی كه دارد همانند دیگر اصحابمان شاهد و حاضر در این معركه بوده و در جنگ جمل شركت داشته است ، نه فقط دوست شما بلكه كسانی هم اكنون در اصلاب پدران و در ارحام مادران اند و به دنیا نیامده اند اما پس از ولادت و رسیدن به سر حد بلوغ ، قضایای جمل را می شنوند و در دل آرزو می كنند كه ای كاش ما هم در ركاب امیر المؤ منین می بودیم و ادای وظیفه می نمودیم ، خداوند، آنان را نیز از اجر اصحاب من و همانند پاداش آنان برخوردار می نماید.

من اتی فراشه و هو ینوی ان یقوم یصلی من اللیل فغلبته عیناه حتی اصبح كتب له مانوی وكان نومه صدقه علیه من ربه (121 )

رسول اكرم می فرمود: هر كس به رختخواب خود برود و در نیتش این باشد كه به موقع نماز شب برخیزد و این سنت بزرگ الهی را بر پا دارد اما چشم او بر او غلبه كرد و خواب او را فرو برد تا صبح شد، رسول اكرم می فرمود كه در نامه عمل چنین انسانی نیتش نوشته می شود و همانند كسی كه نافله شب خوانده اجر دارد، و بعلاوه فرمود: خواب او با این نیت ثواب صدقه ای دارد كه پروردگار به او عنایت می نماید.

یكی دیگر از آثار تتمیم و تكمیل نیت آن است كه خداوند آدمی را به نسبت كمال نیتی كه در ضمیر دارد نسبت به امور سعادت بخش و مفید موید و موفق می دارد. كسی كه از خداوند درخواست می كند كه مرا در تحصیل علم و فراگرفتن دانش موفق بدار، توفیق باری تعالی به او متناسب با نیت و تصمیمی است كه در تحصیل عمل دارد، آن كس كه نیتش در تحصیل ، تام و كامل است از توفیق بزرگ باری تعالی برخوردار می گردد و آن كس كه فاقد چنین تصمیمی است موفقیتش در تحصیل علم به تناسب همان نیت محدود و ناتمام است .

ان علیا علیه السلام قال : علی قدر النیه تكون من الله العطیه .(122)

علی (ع) فرموده است : خداوند، عطیه توفیق را به مقدار نیت به صاحب آن عنایت می فرماید.

و عنه علیه السلام : من حسنت نیته امده التوفیق .(123)

و همچنین فرموده است : كسی كه نیت خوب دارد توفیق پروردگار مددكار او خواهد بود.

عن ابیعبد الله علیه السلام قال : انما قدر الله عون العباد علی قدر نیاتهم فمن صحت نیته تم عون الله و من قصرت نیته قصر عنه العون بقدر الذی قصر(124)

امام صادق (ع) می فرماید: مقداری یاری خداوند بر بندگان بر وفق مقدار نیات آنان است ، كسی كه نیت صحیح و كامل دارد یاری خداوند هم نسبت به او كامل خواهد بود. اما كسی كه نیت كوتاه دارد یاری پروردگار هم برای او كم و كوتاه می باشد و نسبت این كوتاهی یاری خداوند به نسبت كوتاهی است كه خود آن بنده در نیت خویشتن انجام داده است .

یكی دیگر از آثار تكمیل و تتمیم نیت ، بهره مندی صاحب آن از پاداشهای وسیع و گسترده حضرت باری تعالی است . امام سجاد (ع) این موفقیت عظیم را در دعای نهم صحیفه سجادیه از پیشگاه الهی درخواست نموده است . می گوید:

اللهم فصل علی محمد و آله و اجعل همسات قلوبنا و حركات اعضائنا و لمحات اعیننا و لهجات السنتنا فی موجبات ثوابك حتی لا تفوتنا حسنه نستحق بها جزاء ك و لا تبقی لنا سیه نستوجب بها عقابك (125)

بار الها! بر محمد و آلش درود بفرست و آنچنان كن كه خاطرات دلهای ما، حركات اعضای ما، چشم برهم زدنهای ما، و گفته های زبانهای ما در اموری به جریان افتد كه مایه جلب رحمت و پاداش تو باشد، چنانكه هیچ كار خوبی كه مایه استحقاق اجر و پاداش توست از ما فوت نشود و هیچ گناهی كه مستوجب عقاب توست برای ما باقی نماند. نیت پاك و كاملی اینچنین می تواند انسان را در جمیع جهات ظاهر و باطن پاك و منزه دارد و او را از آلوده شدن به اعمال زشت و اندیشه های ناروا مصون و محفوظ نماید.

قال الصادق علیه السلام : صاحب النیه الصادقه صاحب القلب السلیم لان سلامه القلب من هواجس المحظورات بتخلیص النیه لله فی الامور كلها. قال الله تعالی : یوم لا ینفع مال و لابنون الا من اتی الله بقلب سلیم (126)

امام صادق (ع) فرموده : كسی كه نیت صادقانه و پاك دارد صاحب قلب سلیم است زیرا سالم ماندن قلب از خاطرات زشت و اندیشه های ناروا به این است كه نیت ما در جمیع شئون برای خدا باشد و در كتاب مقدس قرآن آمده كه در قیامت ، مال و اولاد به آدمی نفعی نمی رسانند، تنها قلب سلیم است كه می تواند موجب نجات انسانها شود و آنان را از خطرات و عذاب بزرگ قیامت رهایی بخشد.

از آنچه بیان شد روشن گردید كه جمله اول كلام امام سجاد (ع) در بحث امروز تا چه حد رفیع است و شنوندگان گرامی دریافتند كه تكمیل و تمیم نیت می تواند افراد را در دنیا از خطرات و عذاب بزرگ قیامت رهایی بخشد.

از آنچه بیان شد روشن گردید كه جمله اول كلام امام سجاد (ع) در بحث امروز تا چه حد رفیع است و شنوندگان گرامی دریافتند كه تكمیل و تصمیم نیت می تواند افراد را در دنیا از خطرات و كارهای ناصواب مصون دارد و در قیامت موجب رستگاری و نجات آنان گردد. حضرت علی بن الحسین علیهما السلام در جمله دوم موضوع بحث این سخنرانی ، به پیشگاه الهی عرض می كند:

و صحح بما عندك یقینی

بارالها! یقین مرا با آنچه از علم و قدرت در احاطه ذات اقدس توست تكمیل فرما. در ترجمه و شرح جمله :

واجعل یقینی افضل الیقین

با استفاده از بعضی آیات و روایات ، راجع به قدر و منزلت یقین در اسلام توضیح داده شد و در اینجا نیز به اختصار پاره ای از روایات ذكر می شود:

عن النبی صلی الله علیه و آله : الا ان الناس لم یوتو فی الدنیا شیئا خیرا من الیقین و العافیه فاسالو هما الله (127)

رسول اكرم فرمود: آگاه باشید كه مردم دنیا از چیزی بهتر از یقین و عافیت برخوردار نشده اند پس همواره آن دو نعمت را از خداوند درخواست نمایید.

عن علی علیه السلام قال : افضل الایمان حسن الایقان (128)

امام علی (ع) می فرماید: برترین و بالاترین مراتب ایمان ، حسن یقین مؤ منین است ، یعنی اگر افراد با ایمان دارای یقین باشند واجد عالی ترین مقام ایمان اند.

عن ابیعبد الله علیه السلام قال : ما من شی ء اعز من الیقین (129)

امام صادق (ع) می فرماید: هیچ چیزی عزیزتر و گرانقدرتر از یقین مؤ منین نسبت به مراتب ایمان نیست . ضمن حدیث مفصلی آمده است كه رسول گرامی از جبرئیل امین سؤ ال كرد:

فما تفسیر الیقین . قال : الموقن یعمل بالله كانه یراه (130)

پیغمبر گرامی از جبرئیل سؤ ال كرد كه تفسیر یقین چیست . جبرئیل در پاسخ گفت : افرادی كه دارای یقین اند خدا را عبادت می كنند و برای ذات اقدس او عمل می نمایند به طوری كه گویی پروردگار را می بینند و معبود بزرگشان مشهود آنان است . بین دنیا و آخرت ، حجابهای متعددی وجود دارد و اهل دنیا تا در این جهان اند عالم آخرت را نمی بینند. موقعی كه پرده مرگ و پرده برزخ كنار برود و قیام قیامت شود، عالم آخرت مشهود می گردد، بنابراین افراد با ایمان در این جهان هر قدر به آخرت یقین داشته باشند با مشاهده قیامت بر یقینشان افزوده می شود، ولی علی (ع) در مقام یقین نسبت به جمیع شئون دینی ، از آن جمله قیامت ، آنقدر نیرومند و قوی است كه می فرماید:

لو كشف الغطاء ما ازددت یقینا(131)

اگر تمام پرده ها از مقابل من بر كنار برود و تمام حقایق پنهان آشكار گردد، بر یقین من افزوده نمی شود.

در كتب اسلامی برای یقین ، علائمی ذكر شده است كه در اینجا به بعضی از آنها اشاره می شود.

عن انبی صلی الله علیه و آله و سلم قال : یا علی ! ان من الیقین الا ترضی بسخط الله احدا(132)

پیمبر گرامی به علی (ع) می فرماید: از جمله علایم یقین این است كه خدای را برای راضی كردن و خشنود نمودن یك انسان به غضب نیاوری . یعنی افراد با ایمان و یقین ، رضای مخلوق را با غضب خالق معامله نمی كنند و خویشتن را در معرض عذاب عظیم قرار نمی دهند.

یكی دیگر از علائم یقین ناچیز شمردن امور مادی و رهایی از قید و بندهایی است كه دنیاپرستان خود را اسیر آنها نموده و از درك كمالات واقعی محروم مانده اند.

عن علی علیه السلام قال : اصل الزهد الیقین وثمرته السعاده (133)

علی (ع) می فرماید: زهد در دنیا و بی اعتنایی به مادیات به منزله درختی است كه ریشه آن یقین است و میوه آن سعادت . یعنی اگر انسانی دارای یقین واقعی و معتقد به اجر الهی در قیامت است خود را اسیر و پای بست امور مادی نمی نماید، به حداقل زندگی قناعت می كند و عمر خود را در تعالی و تكامل معنوی مصروف می گرداند، و این معنای زهد واقعی است : ریشه اصلیش یقین است و میوه آن سعادت .

در روایات خاطر نشان گردیده كه بعضی از تمایلات درونی از قبیل حرص و طمع یا پاره ای از اعمال برونی مانند جدل نمودن در بحثهای دینی یا آمیزش زیاد با دنیا پرستان موجب تضعیف یقین می گردد و اولیای گرامی اسلام پیروان خود را از آنها بر حذر داشته اند و در اینجا به یك روایت فقط اشاره می شود:

عن علی علیه السلام : خلطه ابناء الدنیا تشین الدین و تضعف الیقین (134)

علی (ع) می فرماید: مخلوط شدن و همنشینی كردن زیاد با اهل دنیا چهره دین را تیره می كند و موجب تضعیف یقین می گردد.

امام سجاد (ع) برای مصون ماندن از خطرات یقین متوجه حضرت حق می شود و از ذات اقدسش استمداد می نماید و به زبان دعا می گوید:

و صحح بما عندك یقینی

بارالها! با علم و قدرتی كه نزد توست یقین مرا تصحیح نما.

امام سجاد (ع) در جمله سومی كه مورد بحث این سخنرانی است به پیشگاه باری تعالی عرض می كند و از ذات اقدسش درخواست می نماید:

و استصلح بقدرتك ما فسد منی

بارالها! هر چه در وجود من از وضع صحیح و مستقیمش خارج شده و به فساد گراییده است ، تو به قدرت لایزال خود آن را اصلاح فرما.

((استصلاح )) در مقابل ((استفساد)) است . استصلاح به معنای خواستن صلاح و اصلاح است و استفساد همت گماردن در افساد و از پی فساد رفتن است . امام سجاد (ع) در این جمله دعا، گویی می خواهد عرض كند: بارالها! مرا هرگز به خودم وامگذار و همواره عنایت و تفضل تو در جمیع شئون مادی و معنوی شامل حال من باشد. این عبارت كوتاه می تواند تمام اوضاع و احوال نامتعادل جسم و جان را در بر گیرد و همه آنها را شامل شود، از قبیل ناتوانی بدن ، ضعف اعصاب ، كم یا زیاد شدن فشار خون ، ناموزونی ضربان قلب ، پریشان فكری ، اضطراب روان ، و به طور خلاصه تمامی آنچه نظیر آنهاست مشمول كلمه فساد است و امام علی (ع) اصلاح همه آنها را از پیشگاه خداوند بزرگ درخواست می نماید.

توجه به حضرت باری تعالی برای رفع مفاسد و بلایا و اعاده نعمتها و عطایای الهی مخصوص ائمه طاهرین علیهم السلام نیست ، بلكه تمام مردم باید رفتاری اینچنین داشته باشند و همانند پیشوایان بزرگ دینی در حل مشكلات و برطرف ساختن مصائب از خداوند استمداد نمایند. علی (ع) در این باره فرموده است :

ولو ان الناس حین تنزل بهم النقم و تزول عنهم النعم فزعوا الی ربهم بصدق من نیاتهم و وله من قلوبهم لرد علیهم كل شارد و اصلح لهم كل فاسد(135)

علی (ع) فرموده : اگر مردم در موقعی كه نقمت بر آنان وارد می شود و نعمت از دستشان می رود متوجه خدا شوند و با صدق نیت و از صمیم قلب او را بخوانند خداوند نعمتهای از دست رفته را به آنان بر می گرداند و همه مفاسدشان را اصلاح می نماید.

اگر پروردگار عنایت فرماید و دعای دعا كنندگان را در اصلاح مفاسد اجابت كند فسادهای واقعی از میان می رود و صلاح و سعادت جایگزین آنها می گردد، زیرا خداوند به تمامی حقایق واقف است و صلاح و فساد واقعی را می داند. اما اگر بشر بخواهد این مهم را به عهده بگیرد، فساد را براندازد و صلاح را به جای آن برقرار نماید همیشه و همه جا به انجام این كار موفق نمی شود زیرا ممكن است در پاره ای از مواقع هوای نفس یا نارسایی علم ، او را از درك واقع باز دارد، فساد در نظرش صلاح جلوه كند، جامعه را به مسیر باطل سوق دهد و موجبات بدبختی آنان را فراهم آورد. دنیای امروز در مورد زنان به این انحراف گرایید و هم اكنون از عوارض آن رنج می برد.

گردانندگان كشورهای غرب تصور كردند كه آزادی بیش از حد به زنان دادن بر وفق مصلحت اجتماع است ، به این كار ناروا دست زدند، بر اثر آن ، بی عفتی شایع شد، بیماری های آمیزشی گسترش یافت ، باعث تیره روزی و اختلاف خانواده ها گردید و مردم را به صور مختلف گرفتار نمود. بعضی از انسانها در مواقعی صلاح و فساد واقعی را می شناسند و حقیقت را درك می كنند ولی بر اثر سوء نیت و اطاعت از هوی و تمایلات نفسانی حقیقت را وارونه جلوه می دهند، صلاح را فساد و فساد را صلاح می خوانند و موجب تحیر مردم و احیانا گمراهی آنان می گردند. منافقین صدر اسلام چنین بودند و برای آنكه نگذارند تعالیم الهی گسترش یابد به این قبیل اعمال دست می زدند و خداوند در قرآن شریف درباره اینان فرموده :

و اذا قیل لهم تفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون . الا انهم هم المفسدون ولكن لا یشعرون (136)

وقتی به منافقین گفته می شد: در زمین افساد منمایید می گفتند ما اصلاح طلبیم . خداوند فرموده است كه اینان مفسدند اما نمی فهمند.

امروزه نیز در بعضی از جوامع بشری بیش و كم منافقینی هستند كه جریان صحیح و اوضاع مفید و ثمربخش را بر وفق تمایل شخصی و هوای نفس خود نمی دانند، برای اینكه آن را متوقف نمایند و جریان را از كار بیندازند افساد می كنند، سمپاشی می نمایند و كارهای نادرست خود را اصلاح می خوانند. گاهی انسانهای شریف و بزرگوار به فساد واقعی افراد مفسد واقف اند و می دانند كه وجود آنان در جامعه تا چه حد مضر و مایه بدبختی است . این گروه جز با زبان قاطع شمشیر اصلاح نمی شوند و اگر انسانهای شریف بخواهند آنان را اصلاح كنند باید خود به تندروی و فساد عمل گرایش یابند. از این رو از اصلاح آنان چشم می پوشند و خودداری می كنند، اما آنان را به تسلط افراد ظالم و به آینده خطرناك و تیره ای كه در پیش دارند تهدید می نمایند. علی (ع) موقعی كه از رفتار نادرست مردم كوفه و سستی های آنان در امر جهاد سخت آزرده خاطر گردید، به آنان فرمود:

اتر یدون ان اضربكم بسیفی اما انی اعلم الذی تریدون و یقیم اود كم ولكن لااشتری صلاحكم بفساد نفسی بل یسلط الله علیكم قوما فینتقم لی منكم فلادنیا استمتعتم بها ولاآخره صرتم الیها فبعدا و سحتا لا صحاب السعیر(137)

آیا می خواهید با شمشیرم شما را بزنم و به حیاتتان خاتمه دهم ؟ من از نیتتان آگاهم و می دانم كه چه چیزی شما را از كجروی و اعوجاج باز می دارد ولی هرگز شما را به فساد خود معامله نمی كنم بلكه آگاهتان می سازم كه بر اثر روش نادرستی كه در پیش گرفته اید خداوند قومی را بر شما مسلط خواهد نمود كه انتقام مرا از شما بگیرد، در نتیجه نه از دنیا بهره مند می شوید و نه به آخرت مرضی خداوند راه می یابید. پس كوبیده و مطرود باشید ای جهنمی ها!

نتیجه آنكه امام سجاد (ع) در سومین جمله ای كه موضوع بحث این سخنرانی بود در مقام دعا به پیشگاه ربوبی عرض می كند:

و استصلح بقدرتك ما فسد منی

بارالها! آنچه در جسم و جان من به فساد گراییده و از راه مستقیم خود خارج شده است تو با قدرت لایزال خود آن را اصلاح فرما.

پیروان امام سجاد (ع) باید این روش سعادت بخش را از آن حضرت بیاموزند و همه روزه این مهم را از خدا بخواهند و عرض كنند:

و استصلح بقدرتك ما فسد منی

بار الها! تو به تمام عیوب و نقائص برون و درون من واقف و آگاهی ، تفضل فرما و با قدرت خود آن عیوب را اصلاح كن و مرا از آن نقائص نجات بخش .

ناگفته نماند كه اصلاح مفاسد و عیوب شخصی یا نوعی را از خدا خواستن و در پیشگاه او دعا نمودن موجب رفع تكلیف دینی از مسلمانان نمی شود و مسئولیت آنان را برطرف نمی نماید.

اسلام ، پیروان خود را موظف نموده است كه در اصلاح مفاسد یكدیگر بكوشند و با زبانی نرم ، عیوب موجود در افراد را به یكدیگر تذكر دهند و از این راه زمینه سعادت و رستگاری جامعه را فراهم آورند.

عن النبی صلی الله علیه و آله : المومن مرآه اخیه یمیط عنه الاذی (138)

رسول اكرم فرموده : مؤ من برای برادر خویش همانند آیینه است ، عیوب و بدی های او را تذكر می دهد و لكه های اخلاقی وی را برطرف می سازد.

در آیین مقدس اسلام تا بدان درجه به رفع عیوب و نقائص اهمیت داده شده و اولیای گرامی اسلام در این باره تاكید نموده اند كه خودداری از انجام این وظیفه نوعی خیانت تلقی شده است .

عن ابیعبد الله علیه السلام قال : من رای اخاه علی امر یكرهه و لم یرده عنه و هو یقدر علیه فقد خانه (139)

امام صادق (ع) فرموده : كسی كه برادرش را در وضعی ببیند كه آن را ناپسند می داند و با آنكه قدرت اصلاح آن را دارد به او تذكر ندهد به وی خیانت نموده است .